تغییر کردن در زندگی همانند هم زدن غذا در آشپزیست؛ تغییر نکنی ته میگیری، تلخ میشوی و میسوزی
*******
اگه یه دختر بهتون گفت بهت نزدیک نمیشم چون میترسم ضربه بخورم مطمئن باشین دوستون نداره، دخترا وقتی کسیو دوس دارن از هیچی نمیترسن، هیچی.
********
جملهی «اگه تو نباشی این دلِ من به چی خوش باشه آخه؟»، وسط جر و بحث و دعوا مثل آب رو آتیشه. امتحان کنید
این روزها باشگاه تنها تفریح من است
البته کار هم تفریح است ولی خوب باشگاه هم هست
سرکار زیاد حس خوبی ندارم. باشگاه بهترم
انسان نیاز به تفریح داره.
تفریح شما الان چیه؟
این تفریح به نظرم خیلی مهمه. که اکثرا همه ازش محرومیم
من چیزی شبیه عشق را تجربه کرده ام
افزایش تپش قلب را با آمدن اسمش تجربه کرده ام
دوست داشتنش را با همه اینکه می دانستم بد و نامرد است را تجربه کرده ام
دوست داشتنش را همزمان با همه بی مهری هایش تجربه کرده ام.
مادرم برایم خیلی عزیز است. ولی وقتی مادرم کاری کرد که او ناراحت شد خشمگین شدنم از دست مادرم را تجربه کردم. ( در مقابل نامردی ها و جفاهای کارهای مامانم با خانمم اینقدر ناراحت نشدم.)
محبتهای بی چشم داشت
همیشه وقت داشتن برایش
دوست داشتن خواننده ای که او دوست داشت
و مشابهات را تجربه کردم.
ولی زندگی بی او هم جریان دارد.
شاید هم چون زندگی نمی کنم نمی فهمم. شاید زندگی خیلی وقت پیش تمام شده است و من بی خبرم
دنبال عشق رفتن شجاعت می خواهد. کار منو خیلی های دیگر نیست