و یکی از کارهای سخت ثابت کردن خویش است به دیگران
و یا گاهی جذب مخالف.
مثلا در اتاق جدیدی که فعلا آمده ام ، دو سه نفر همکار دارم که فکر می کنند من ارزشی ام. بطور واضحی مشخصه که نیستم. ولی اونها نمی فهمند.
البته یکی شون نمی فهمه. بقیه نظرشان عوض شده
از حرفها و رفتارهای آدمها می توان خشم و محبت شون رو درک کرد
و من تو حرفهاش خشم رو حس می کنم.
یه مشکل دیگه هم هست و اونهم سرانه مطالعه است. وقتی سرانه مطالعه عمیقشون کمه، اصلا نمی شه باهاشون خوب و عمیق صحبت کرد و حرف زد و این رنج آور است