یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

اخلاقی بودن

اخلاقی بودن سخته. مثلا من الان نام کاربری و پسورد این همکار تو دل رفته ام رو دارم. و دارم مقاومت می کنم که وارد پنلش نشم و فیش حقوقی اش رو‌  نبینم.


راستی یه سوالی که تو ذهنم است اینه که این با این تو دل برویی چرا ازدواج نکرده.


پی نوشت : متخصصین کامپیوتر بخصوص هکرها فکر می کنند همه آنچه در کامپیوتر همه است مال اینهاست‌ به شرطیکه بتواند بهش وصل شوند.


یعنی اگر تو محافظت نکردی،  مشکل خودته‌ ‌ و اگر من می تونم دسترسی پیدا  کنم مال منه.


اولین بار سوگلی بهم گفت آدم باش و به حریم شخصی افراد احترام بذار و من احترام گذاشتم کم کم.




جهل خوب

وقتی دبستانی یا راهنمایی بودیم یه داستانی بود که ابوریحان بیرونی مریض بود‌ و داشت فوت می کرد. دوستش امد بالا سرش و ابوریحان پاسخ فلان مسئله راپرسید .

دوستش گفت الان دم مرگ پاسخ این سوال به چه دردت می خورد؟

ابوریحان گفت بدانم و بمیرم یا جاهل از دنیا برم؟


جمله بالا یکی از سرمشق های زندگی من بوده و سعی کرده ام همواره بدانم.


ولی الان فکر می کنم شاید اشتباه باشد و آدم بعضی چیزها را نداند هم بهتر است.

اصلا چرا برای دانستن زیاد تلاش کنیم؟


آیا حرص علم مثل حرص پول نیست؟ وقتی فایده ای ندارد؟


ضمنا دانستن خیلی از اخبار هم موجب آرامش فکر می شود.


مثلا ندانیم  چند نفر و چه کسانی هر روز می میرند یا کشته می شوند و یا در اعتراضات انقلاب فرهنگی هم یه عده کشته شدند که هیچ اسمی ازشون نیست.


مثلا روزانه چند نفر بر اثر آلودگی هوا می میرند؟ مقصرش کیست؟ و ...

و هزار تا چیز دیگه 


ادم‌گاهی نداند راحت تر و خوش تر زندگی می کنه


تناقض های درون ما

فرهنگ درهم و برهم ما پر از تناقض است.‌چون نه متولی درستی دارد و نه شرایط درستی


ملغمه ای شده از تفکرات و ادیان و ایدئولوژی های مختلف


مثلا کباب دوست داریم ولی از سربریدن گوسفند ناراحت می شویم و می گوییم لطفا گوسفندها را نکشید.


مثلا در ازدواج دوست داریم مهریه و نفقه باشد ولی مرد حق هیچگونه تصمیم گیری در خصوص کار و تحصیل و خروج از کشور و حجاب و غیره نداشته باشد.

عوضش زن حق همه گونه تصمیم گیری داشته باشد و اصلا مرد دیگر به مادرش توجه هم نکند.


در بقیه چیزها هم   دقت که بکنیم،  تعارض و تناقض زیاد داره.

فقط باید عمیق بشیم و تفکر کنیم.

آرزوی نزیسته

آرزو های نزیسته تون چیه؟ 


توی  روانشناسی یونگ که تازه دارم می خونم به نظر می رسه آرزوی نزیسته و یا آرزوهای سرکوب شده ، خیلی مهمه.

من بیشتر به روانشناسی انتخاب معتقدم که زیاد به گذشته کاری نداره.


هنوز باید صبر کنم و عجولانه نظر ندم ، ولی آرزوی نزیسته هم ظاهرا موضوع جالبی است.


آرزوهای نزیسته شما چیه؟ 






بونگ

شروع کردم بگوش کردن  افراد و عقاید و نظریات یونگ


پادکست  یونگ نگار