یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

سلیقه غذایی

هرکسی یه سلیقه غذایی داره

مثلا بادمجون دوست نداره یا ..


یه چیزی هم داریم به نام عادت غذایی

مثلا من یه مدت طولانی عادت داشتم ناهار کباب و یا جوجه بخورم و یا چیزهای اینجوری. چرا؟چون تو اداره غذا می دادند 


مثلا ممکنه یکی عادت داشته باشه شام نون و و پنیر و گوجه بخوره


غذاهای حاضری رو من خیلی دوست دارم


حالا یه کیفیت غذایی هم داریم. مثلا بعضی ها خیلی شیک و تمیز غذا می خورند

بعضی ها خیلی کثیف و اشغال خور هستند


ازین ها که بگذریم در مورد غذای روح و انتخاب دوست هم همینطوره


بعضی ها دوستان اشغال و نوشته ها و نویسنده های بد و یا پسران بد رو انتخاب می کنند و بعضی ها هم ادم حسابی ها رو


و این نوع سلیقه ماست


و ما باید. حواسمون به  سلیقه و عادت و کیفیت  نوشته ها و دوستانمون باشه

و الا به چوخ می رویم


راستش در اصل می خواستم در مورد توقع صحبت کنم. بگم وقتی با آدم‌های فاخر و نوشته های فاخر بگردید، به آدم‌های دوزاری و نوشته های دوزاری قانع نمی شید


ولی نمی دونم چرا بی خیال شدم.‌

دوست قدیمی

بیست و چند سال پیش یه دختری تو دانشگاهمون بود که خیلی ازش خوشم می آمد. واقعا دوست داشتنی بود
بدلایل احمقانه ازش خواستگاری نکردم

ولی همیشه دورادور پیگیرش بودم.
بعدها  نویسنده شد
امروز در مورد یکی از کتاب‌ها ش یه جا قراره جمع بشن. منم تصمیم دارم برم و ببینمش



*************


امروز بارون آمد. و من به موقع رسیدم. ولی کراشمان در باران گیر آمد . اولش که گفت تو. راهم و گیر کردم خواستم بگم با موتور بیام دنبالت و روم نشد.‌ولی دفعه دوم گفتم و استقبال کرد و رفتم سوار موتورش کردم و آوردم.
مجموعا شب خوبی بود.‌کمی صحبت کردیم.
همسرش هم بود. یکی دوتا دیگه از دوستان هم بودند.

کمی در خصوص داستان نویسی و چیزهای مشابه هم حرف زدیم.
جاتون خالی


*******


و اما جلسه چی بود؟یه جمع تو خانه کتاب . کلی دختر و پسر نشسته بودند و جمع جالبی بود ولی برای من ناآشنا بود و تجربه نو بود

درصدها

به نظرم خانمها الان چهار دسه شده اند
دختران ساده و بی آلایش ۱۰ درصد
دختران بلا و هفت خط ۴۰ درصد
زنان بلا و هفت خط ۴۰ درصد
زنان ساده و بی آلایش ۱۰ درصد

نظر شما چیه؟

متاهلها

آدم وقتی ازدواج می کنه برای خیلی چیزها است و یا خیلی چیز بدست می آره مثل :

یه فامیل جدید
یه سری فرصت‌ها و آشناهای فامیلی جدید
سکس
محبت
کمک حال
دوست
خدمتکار
پول
و ازین جور چیزها


ولی آدم‌های متاهل که می رن تو رابطه دوم عموما دنبال یکی تو تا چیز هستند
سکس  پول محبت

و اینها ۹۹ درصد دنبال جدایی نیستند. یه رابطه موقت و مکمل می خوان ،کنار رابطه اصلی

و لذا حواستون باشه. و رویایی فکر نکنید

یومیه

یه دوستی خانمم داره که با شوهرش مشکل جنسی داره.
دوسته گرمه و شوهره سرد و این مشکل سالهاست ادامه داره

جلوی من که جانماز آب می کشن و نمی گن با کسی رابطه داشته و یا داره و یا نه

ولی جدیدا انگار یه سوتی داده و شوهره مچش رو گرفته و می خواد طلاق بگیره


یه دوست دیگه داره که ظاهرا مشکل جنسی نداره ولی شوهره خسیسه
ولذا این دوسته، دوست پسر داره. تا مدتها انگار دوست پسره نمی دونسته این متاهله
البته خود دوست پسره متاهله
حالا فهمیده. چون می خواسته زنش رو طلاق بده و با این ازدواج کنه. که این بهش گفته متاهلم و طلاق نمی گیرم

و لذا در حال کات کردنه البته ظاهرا. و می گه این دوست پسرم برام جنبه عابربانک رو داشت و رابطه از سمت من احساسی نبود


به نظر من اگه شوهری از نظر جنسی سرد باشه و زن گرم باشه و زن یه خورده هم بر و رو داشته باشه، احتمال خیانت نزدیک ۱۰۰ است