بخاطر اینکه خانمم می ره سرکار، قسمت زیادی از کار خونه افتاده گردن من.
این قسمتش زیاد ناخوشایند نیست. با اینکه شبها که خانمم از سرکار می اد، توقع داره من ازش پذیرایی کنم.
ولی حس می کنم بچه هام هم بی مادر شده اند.
و سایه یک مادر مهربان و دلسوز که حواسش بهشون باشه رو از دست دادند.
به لباس و خورد و خوراک و مدرسه و غیره.
و این ناراحتم می کنه
احتمالا در این مورد باید با خانمم صحبت کنم
به نظرم زندگی مشترک تحمل همین چالش هاست دیگه
با تحمل متقابل آدما سرافراز میشن
ممنونم. بله دقیقا همینه
اینجور که خانمتون تازه از خواب برخیزیده اند ،بعید نیست دو روز دیگه شما رو هم بزارن دم در بگن برو به کلاسم نمیخوری
بعید نیست. ولی منم بدم نمی آد منو بزاره دم در، یه خانم س ک سی برم داره