چرا آقایون دیگر تمایلی به ازدواج ندارند:
دلایلم رو در مورد عدم تمایل خانمها رو آخرش می گم
قبلا آقایون زن می گرفتند و یکی مال اونها می شد و اون تو خونه نگه می داشتند و غیره. و مبلغ مهریه هم اونقدر نبود که نتونند بدن و زنها هم‌اگه طلاقشون نمی دادی، مهریه نمی خواستند. ضمنا س ک س هم به سختی و هزار داستان و دردسر فراهم بود. و کسی بهشون نمی داد. امکان هزار تا غلط یواشکی هم نبود.
الان همه چی برعکس شده. بعد ازدواج امکان غلط یواشکی برای مردها سخت شده. برای زنها زیاد و راحت شده. لذا مردها کمتر به زنهاشون اطمینان دارند
زنها ادعای شراکت در همه چیز را دارند و از طرفی مهریه هم می خوان
خرجشون که خیلی زیاد شده. بخاطر داشتنشون از بقیه هم محروم شده ایم.
خوب پس برای چی زن بگیریم؟ حدودا دلیلی نیست.
مگر خاطرخواهی که کم پیش می آد یا منافع مالی . یعنی دختر پولدار.
این پست یه خورده به سرعت و نجویده نوشته شده. حس بازنویسی اش نیست ،چون خودتون همه چیز رو می دونید. خلاصه اینکه مردها انگیزه شون برای متعهد شدن از دست دادن
در مورد خانمها و عدم تمایلشون به ازدواج، چون خانم نیستم نظر نمی دم
شما بگید
یه بار سعی کنید به این‌سوالات پیش خودتون جواب بدید
اینکه چی میخوام چرا میخوام دقیقا دنبال چی میگردم چه جوری خوشحالم
از هر آدمی هررابطه ای
از هر فرصتی از هر کاری
بعد با سبک زندگی الانتون و روزمرگی هاتون و روابطتون
رفتارتون با خودتون و اطرافیاتون تو هر جایگاهی که هستن
به شغلی که دارید
عمیق تر فکر کنید
اینکه باید ادامه ش بدم؟
چی بدست میارم؟
چه آسیبی دارم به خودم و اطرافیانم میزنم
اینجوری دیگه بلاتکلیف نیستید
چهل سالگی به نظرم یه آلارمِ
برای تمام عمری که از دست دادیم و عمری که اگه اینجوری ادامه بدیم از دست میدیم
حرفت از نظر تئوری خوبه.از نظر عملی قابل پیاده سازی نیست . حداقل من نمی تونم.
معیار شما اون موقع برای انتخاب همسر چی بود؟ازدواج کردید چون همه باید ازدواج کنن؟بچه دار شدید چون همه ی زن و شوهرا بعد یه مدت باید بچه دار شن؟
الان چرا ادامه میدید؟صرفا به خاطر بچه هاتون؟ یا عادت؟
از نظر شما زندگی مشترک یعنی چی؟
باور تعریف شما از جنس زن چیه؟
دنبال چی میگردید؟چی دوست دارید؟چی حالتونو خوب میکنه؟
شما با خودتون صادق نیستید
با هیچ کس دیگه هم صادق نیستید
خودت باش
اصلا بد باش
ولی خودت باش
گذشته ها که گذشته. ولی مهم نیست معیار ها و دلایل چی بود.
الان هم به چند دلیل ادامه می دیم. یکیش بچه ها است.
بقیه سوالاتت خیلی سخته. جوابش هم خیلی سخته.
باید دونه دونه سر حوصله جواب بدم.
از کجا فهمیدی صادق نیستم؟
چند نفر از وبلاگی ها هستند که من گاهی بهشون فکر میکنم یکی شون شما هستید
بعد اونروز یه سوال برام پیش اومده بود شما خانم هایی که باهاشون ارتباط برقرار می کنید از کجا پیدا میکنید؟ همکارن یا از مجازی؟ و بعد به این فکر میکردم که بهشون میگید متاهلین یا نه
بعد هم اینکه چطور چیزی که ازشون میخوایید رو مطرح میکنید
سخت نیست؟
من خانمی رو پیدا نمی کنم و الان با کسی در ارتباط نیستم. ولی اگه هم بهر طریقی با کسی آشنا شم ، بهش دروغ نمی گم بخصوص در مورد تاهلم.
راستی اگه خودت برگردی عقب؟
بازم زن میگیری؟
یه شرح کامل بده
در اون سن و اون شرایط صد در صد ازدواج نمی کردم. بعد ش چی می شد رو نمی دونم.
با توجه به اینکه من رشید و با کمالات بودم بالاخره رو زمین نمی موندم و یکی یه روز اسیرم می کرد
منظورم این بود که شما نوشتید امکان غلط اضافی برای خانم ها بیشتره ولی من گفتم کاملا برعکسه و منظورم اینه اتفاقا آقایون بیشتر این کار رو می کنند.
بصورت کلی نظر ندادم . ولی منظورم این بود که الان نسبت به قبل خانمها آزادی بیشتری دارند و محدودیتهای سابق رو ندارند.لذا راحت تر شیطنت می کنند.
قبلا محدودیت خانمها بیشتر بود.
این پست بیشتر در حال مقایسه بین گذشته و حال است. بین آقا و خانم مقایسه نمی کند
بنظرم حرفات کاملا صحیحه ولی هر چیزی از یک نگاه میتونه درست یا غلط باشه...
مثلا توی پیری شاید داشتن زن و بچه و نوه و نتیجه خوب بنظر برسه،ولی جوونیت رو هم ازت میگیرن همینا! با مراقبت و رسیدگی و هزار کوفت و زهر مار دیگه.
آقا اصن شاید طرف به پیری نرسه اونوقت تکلیف اینهمه آرزوی بر باد رفته چی میشه!
زندگی ما حاصل انتخاب های ما است و انتخاب های ما هم هزینه داره و هم منفعت
راستش با توجه به آدمای اطرافم باید بگم اتفاقاً تمایل به ازدواج بین خانم ها و آقایون
هنوزم وجود داره و دو طرفی که همدیگه رو دوست داشته باشن دلشون میخواد همه چی رو رسمی کنند حتی کسانی که سالهاست زیر سایه ی ازدواج سفید رفتن وقتی تصمیم به عقد میگیرن خوشحال ترن
اینم حرف درست و تجربه زیبایی است. ولی آمار ها می گن تعداد ازدواج کاهش یافته
آدمها صرفا برای ترقی مالی ازدواج نمیکنن. خیلی آدمهای کمی رو دیدم که کفویت مالی نداشتن و به طمع ثروت ازدواج کردن.
خاطرخواهی هم بنظرم بیش از قبل داره میشه، بخاطر ارتباط بیشتر دختر ها و پسرها در محیطهای مختلف اجتماعی. قبلا میرفتن خواستگاری تازه طرفو اونجا میدیدن. یا قبلترش که بعضا اصلا سر سفره عقد همو میدیدن.
جسارتا بنظرم تحلیل شما تک بعدی ، مادی و دنیوی و بده بستونی بود.
من فکر میکنم چیزی که باعث شده پسرها کمتر تمایل به ازدواج داشته باشن همین مادی شدن زندگی و نگاه به زندگی در آدمهاست. مهریه بالا، خرید های عروسی سنگین، توقع بالا نسبت به خونه و ماشین و رفاه
و نگاه صرفا جنسی به ازدواج. ازدواج یه چیز موقت هیجانی صرفا جنسی نیست. انتخاب همراه برای یک عمر زندگی مشترک با محبته، انتخاب مادر/پدر برای نسلیه که از ما باقی میمونه. من آدمهای مسن خانواده م رو که نگاه میکنم به مرور بیشتر همدم و همراه و خواستار هم شدن. همچین چیزی رو در ارتباط های موقت نمیشه دید
خانواده ای که توش کلی بچه و نوه و نتیجه دور یه پیرمرد و پیرزن میگردن و عاشقشونن و بزرگ و فصل الخطاب میدوننشون کجا و زن و مرد میانسال یا مسنی که در تنهایی عمر میگذرونن چون کمکم جذابیتهاشون و آدمهای موقتشون رو از دست دادن و در خاطرات شکست عشقیشون سیر میکنن کجا
بله . حرف شما درسته. من یه خورده پست رو تند تند و قبل خواب نوشتم. لذا کامل مسئله باز نشد. حرفهای شما هم نگاه درستی است.
چرا امکان یواشکی برای آقایون کم شده و برای خانمها زیاد؟
احتمال یواشکی بعد از ازدواج برای آقایان کمتر میشه. خوب یه مرد متاهل بصورت معمولی باید بیشتر کار کنه و زنش هم مرتب چکش می کنه.
منظور مقایسه امکان شیطنتها و روابط متعدد یک مرد مجرد و همون مرد بعد از تاهل است. و دوتا آدم مختلف رو مقایسه نمی کنم
در مورد غلط یواشکی کاملا برعکسه.
یعنی چی؟ متوجه نمیشم
دلایلتون شدیدا برام غیرقابل فهم بود
و اینکه... در مورد غلط یواشکی.. من فکر میکنم کاملا برعکسه!
واضح تر سوال کن تا شرح بیشتری بدم
مرسی از راهنماییت✌
اگه ابهامی هست بپرس بیشتر شرح بدم
در مورد نیمه اول پستت، باید بگم آبروی هر چی مرد بود رو بردی با این تحلیلت، ولی اونجا که نوشتی «مگر خاطرخواهی که کم پیش می آد یا منافع مالی . یعنی دختر پولدار»، فقط میشه گفت: ریدم تو مردی که تو باشی. چقدر باید یه نفر باید بی وجود باشه که به قول تو دنبال "منافع مالی" بره و زن بگیره. یه جورایی خاک بر سرت با این مغز معیوبت.
نظر لطف شماست. ولی می تونی نظرات خودت رو هم بگی تا از بیانات گوهر بارت استفاده کنیم
البته سطح فکرت تو همین نظرت معلومه. لذا توقع ندارم با من موافق باشی و یا منو درک کنی