یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

اول هفته

اول هفته تون بخیر و شادی

دیروز به نشانه ها توجه نکردم و به چوخ رفتم. 

همیشه باید به نشانه ها توجه کرد. 


دیروز موتورم بهم گفت که چرخ جلو پنجر است و عوضش کن.

لذا شب که شد دیدم کاری نکردم و باید یه فکری بکنم. لذا امروز صبح با موتور باجناقم آمد. و چون مثل موتور خودم تجهیزات نداشت، یخ کردم

البته اول و آخر هوا سرد بود و یخ می کردم.

دو سه  روز پیش  با خانمم صحبت زن دوم شد یعنی صحبت این شد که زن دوم فلانی چطور تحمل می کند و خودش رو لو نمی دهد و غیره


یاد نقطه عطف افتادم و کلی دلم سوخت.



محسن یگانه می که: همیشه و هنوز ، یه دردی از تو بامنه

نظرات 9 + ارسال نظر
م دوشنبه 5 دی 1401 ساعت 01:18

مرسی که با اینکه حوصله نداشتید کامل جواب دادید

خواهش.‌کاری نکردم

م یکشنبه 4 دی 1401 ساعت 14:03

میخواستم بدونم از نظر یه مرد عشق و دوست داشتن چه فرقی داره؟
احساسی که به مرور پیش بیاد به نظرتون کدومشه؟
عادت کردن و وابستگی کدومشه؟

راستش دیگه حوصله تعریف کردن کلمات رو ندارم. ولی وقتی طرف رو خیلی دوست داری در حالیکه می دونی لایق این دوست داشتن نیست. یعنی عشق.

دوست داشتن و محبت هم که معمولا به مرور و بخاطر ویژگی های شخصیتی یه نفر پیش می اد و توش جنسیت و سن و قیافه و اینها زیاد مهم نیست.

عشق توش شور و شوق زیاده. هیجان وجود داره. حساسیت وجود داره.
و هزار تا چیز دیگه
دوستی و علاقه و محبت خیلی نرم و آروم است

م یکشنبه 4 دی 1401 ساعت 00:57

احساسی که به نقطه عطف داشتید با احساسی که اوایل به خانومتون داشتید فرق داشت؟
مثلا این عشق بود اون دوست داشتن ؟
به نظر شما اینا با هم فرق داره؟

احساس من به نقطه عطف به مرور پیش آمد. و بدیهی است که با احساسی که در مورد همسرم پیش امد متفاوت است.

ولی نفهمیدم دنبال چی بودی

دلناز شنبه 3 دی 1401 ساعت 20:02

مشکلاتم زیاده
فکروخیال نمیزاره انگیزه داشته باشم
راستی چیکار کردی با پسرت حرف زدی درباره دوس دخترش

خیر باشه
می تونی مشورت بگیری در موردشان
اره. کمی صحبت کردیم
من نگفتم کات کن. ولی خودش کات کرد

طلوع شنبه 3 دی 1401 ساعت 19:33

نقطه عطف همسر دوم بود که جدا شد ازتون یا فقط دوست دختر بود؟
هنوز هم بهش فکر میکنید؟ هنوز هم دوستش دارید؟
گاه گاهی به هم پیام نمیدید یا زنگ نمیزنید ؟
بعضی دوست داشتنها رو نمیشه فراموش کرد متاسفانه

یه دوست دختر خاص بود. حالا حالا ها که فراموش نمیشه.
گاهی پیام می ده. بخصوص اگه کاری داشته باشه.
منم گاهی یه طوری بهش پیام می دم

دلناز شنبه 3 دی 1401 ساعت 18:12

نمیدونم چرا
انگیزه ندارم
دلم میخواد برم کلاس زبان ولی هی امروز فردا میکنم

همین؟

ر. شنبه 3 دی 1401 ساعت 17:27

کجاست؟ ازدواج کرد؟

بله

Hdn شنبه 3 دی 1401 ساعت 16:50 http://Hdn94.blogsky.com

آخ آخ آدم تو ماشین هم که هست یخ میکنه چه برسه موتور .
ان شالله زودی پولاتون جور بشه و بتونی یه ماشین خوب بخری.

من‌اون موقع که ماشینم داشتم با ماشین نمی رفتم.
ولی انشالله که یه ماشین خوب بخرم

دلناز شنبه 3 دی 1401 ساعت 16:14

زودتر ماشین بخر تا قندیل نبستی
منم هستم ولی بی حوصله و خسته م

تو چرا بی حوصله و خسته ای؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد