تا اونجا که من فهمیدم در سیستم روانکاوی یونگ روش درمانی مبتنی بر عقده ها، سایه ها و رویا ها است.
مثلا شما می ری پیش روانشناس و اون بجای اینکه ازت شرح حال بخواد، ازت می پرسه اول خوابهاتو تعریف کن. بعد که تو خوابهاتو تعریف کردی ، در مورد مشکلاتت بهت می گه و علتش رو توضیح می ده.
چیز جالبی است. ولی خوب همه اینها به گذشته کار دارند و نه به حال و آینده. و یه جور افسوس توشون است
چه جالب منم این مطلب رو تازه خوندم که خوابها سوای اون خرافات و تعبیر خوابهای امام صادق و ابن سیرین و این داستانها همه سیگنال های مهمی از حال روحیمون هستن. اما به نظر من پیدا کردن زخم ها و تروماهای قدیمی که درمان نشده رها شدن، گاهی حتی عفونی شدن و دارن گند میزنن به حال و آینده خیلی خیلی مهم تر از تمرکز روی صرفا آینده و هدایت به جلو هست. کاش من یکبار یه هیپنوتیزم اساسی میشدم همه چاله چوله های کودکی و قدیمم رو میشد، درمان میشد، بعد برمیگشتم به حال.
انشالله که بشی. اگه یاد گرفتم خودم هیپنوتیزمت می کنم