داشتم رو مخ یکی کار می کردم که دوست دخترم بشه
دو روز رفتم دبی و آمدم می بینم با یکی رفته بیرون و شب خسته بوده رفته خونه خوابیدن ولی می گه کاری نکردیم. ولی رو دستش جای گاز است.
می گه از رو وحشی گری گرفته
می گه دوست معمولی هستیم
می گم من چی ام؟
می گه تو هم دوست معمولی.
بابا قبلا سه سال می رفتیم زندان طرف به پامون می موند.
چی بگم
دوستای معمولی هم دوستای معمولی قدیم
تو قدیم هم خبری نبوده
لحنت رو دوست دارم
همینطور رک و راست نوشتنت رو، تکلیفت با خودت معلومه و این عالیه.
البته راست و دروغ حرفات گردن خودته:)))
ممنونم. معمولا راست می نویسم
گاهی هم راست که می کنم می نویسم
گاهی هم راست می کنم که بنویسم
راستش همین بالایی ها بود
نه تنها زخمت نشد بلکه عین خیالت هم نیست.
حس می کنم خوندن وبلاگ من اذیتت می کنه.
مگه دوستای معمولی دستِ همو گاز میگیرن!!
سوال قشنگی است. تعریف جدیدی از دوست معمولی بود
خوبت شد.وقتی در حق زنت خیانت میکنی اینجوری حالت گرفته میشه تا درد خیانت رو حس کنی ،اتفاقا عدالت همینجاست چوب خدا همینجاست.خیانت فقط رو تخت خوابیدن با طرف که نیست ببین اگر زنان با یه کی طرح دوستی بریزه دردت میگیره یا نه؟
ممنونم. لطف کردی. زخم شدم