امروز قرار بود برم دفتر خدمات قضایی و یه درخواست استرداد درخواست بدم
قبلش خانمم گفت منو ببر تا جایی. می تونستم براش اسنپ بگیرم ولی گفتم خودم ببرمش . بهتره. شاید یه خورده حرف زدیم
ولی بعد که رسوندمش پنجر شد موتورم
اون منطقه موتور سازی زیاد بود. ولی همه گفتند فقط تیوپ تعویض می کنیم آخرش سیصد دادم و تیوپ رو تعویض کردم.
ولی دیگه ساعت ۱۲ شده بود و به دفتر قضایی نرسیدم
نفهمیدم حکمت این پنجر شدن چی بود؟
چرا نباید این درخواست رو امروز می دادم؟
:) زمان جوانی آرزو داشتم موتور داشته باشم.
از جمله ارزوهای بر باد رفته در این کشور
فکر کنم نود درصد خانمها موتور دوست دارند
زیاد باهاش حرف بزن سعی کن از در دوستی وارد بشی و یه کاری کنی ناراحتیهاش ازت ازبین بره ،مثلا اگر گل خوشحالش میکنه سعی کن تند تند براش گلهای طبیعی بخری شده چند شاخه،من وقتی همسرم اینکار رو میکنه میفهمم که دوسم داره وحتی شده با چند شاخه گل میخواد منو خوشحال کنه،ماهم زندگی بسیار پراز تنشی رو تجربه کردیم ولی یه جا وقتی داشت همه چیز تموم میشد ایستادیموگفتیم دیگه بسه بخاطر بچه ها ،هرکدوم از چیزی گذشتیم که طرف مقابل رو خوشحال میکرد،وحالاالهی شکر داریم زندگی میکنیم ،سعی میکنیم هرگز به گذشته پلی بک نزنیم.از دل خانومت در بیار تا ۵۰سالت نشده این یه هشدار خواهرانه ست نه نصیحت
ممنونم. هشدار خوبی بود. چشم. انجامش می دم
حالا حرف زدید؟درمورد چی میخواستی حرف بزنید؟احساس میکنم از اونایی هستید که زیاد ناز خانمتون رو میکشید درسته؟
منم همین احساس رو دارم. ولی خانمم احساسش نسبت بهم برعکسه
عیال و سوار موتور میکنن اخه مرد؟
چه اشکالی داره؟