به تجربه دیدم نود درصد آدمهایی که می گن ببخشید الکی می گن
معمولا هرکی به من بگه ببخشید، یا می گم نمی بخشم. یا می گم باشه می بخشم
در هردوصورت معمولا آدمها جبهه می گیرند و یا می گن به درک و یا می گن نبخش . زحمت می کشی . و ازین حرفها
خوب وقتی می گید ببخشید ،! آیا واقعا دوست ندارید ببخشم؟
الکی می گید؟
شاید بتوان آنکه را که بواسطه حس نا امنی درونش مدام احساس نیاز به ابراز پشیمانی از خبط و خطا (ی معمولا واهی و انجام نشده) می کند، با مهر و دلداری امیدوار کرد به بخشندگی و آزادگی ذاتمان در برخورد؛ چه بسا زخم های بازش بسته شوند؛ چه بسا وی نیز آرام گیرد، چنانچه شایسته آرامش می پنداریمش. همه شکستگانیم. یکی عصاره زخمهایش اشک می شود، آن یکی ترس از رها شدن، دیگری پرستاری و مراقبت بیش از حد، و یکی دیگر عذرخواهی مکرر و بی دلیل. ظواهر مشابه فراوانند؛ حال پرسش اینجاست: در بطن، چه مقدار تشابه وجود دارد بین تجارب شخصی ما از «بد»، و آنچه که هم اکنون آمیخته ترس و اضطرابمان از آن به «بد» تعبیر می کند؟ آیا تنها یک سایز برازنده اندام مفاهیم در یکایکمان است، با در نظر داشتن اینکه حتی در یکی از دستانمان نیز هیچ دو بند انگشت مشابه نمی توان یافت کرد؟
خیلی سنگین می نویسی
الان تیکه انداختی بم؟
نه. چرا تیکه بندازم؟قبلش فکر می کردم ازین گوش تلخها ی انتقاد ناپذیر باشی
گفتی نقد پذیرم، خوشحال شدم
کم و بیش
خوبه. خداروشکر. انشالله سالم و رو به رشد باشی
اینم بگم خودمم خیلی کم میگم ببخشید چون دیگ حقش بوده
نقد پذیر هستی؟
ای کلک ! کیه ک نمیخای بمیره خخ
کلا . دلم نمی آد کسی بمیره.مگر اینکه از اشقیا باشه
بگو نمیبخشم تا بمیرن از عذاب وجدان یا هم ک دیگ دوربرت نیان
والا آدم باید قبلش فک کنه تا بعد نگه ببخشید
خدا نکنه بمیرند
بگو خواهش میکنم،بزار ببخشید گفتن به اونا هم بچسبه
نخیر نمی گم