یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

پایان تلخ

تو فیلم درباره الی، شهاب حسینی می گه یه ضرب المثل آلمانی هست که می گه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه. 

ولی در دنیای واقعی یا ایران ما معمولا این دوتا انتخاب رو نداریم.

بلکه دوتا انتخاب دیگه داریم :

تلخی بی پایان بعد پایان تلخ : چون هی به خاطراتش فکر می کنیم


پایان تلخ بعد تلخی بی پایان : که معمولا بعد یه زندگی و رابطه داغون ایجاد می شه

قاعده

قاعده‌ی اخلاق میگه برای طرف مقابل چیزی رو بپسند که برای خودت می‌پسندی. 

ولی قاعده‌ی عشق میگه برای طرف مقابل چیزی رو بپسند که او برای خودش می‌پسنده.



اب سرد

من یه واحد مجردی دارم. یعنی یه واحدی هست که مال یکی اقوام نزدیک است و کلیدش رو منهم دارم. کارهاش رو انجام می دم. 

البته من شیطونی نمی کنم و کسی رو نمی برم اونجا. یعنی ندارم که ببرم. 

خلاصه اینکه امروز صبح می خواستم برم  اداره، یه سر رفتم‌اونجا .


گفتم یه دوش آب سرد بگیرم بعد برم. خونه حسش نبود. 


آبگرم رو روشن نکردم و رفتم‌دوش آب یخ گرفتم و اونجا به حال اینها که می رن یه می شکنند و می پرن توش غبطه خوردم.

چون الان تابستونه و آب زیاد سرد نیست. ولی من یخ کردم

نمی دونم اونها چطوری تو زمستون می رن تو آب سرد.



ولی یه کم حس بعدش خوبه.


دوش آب یخ.  آدم رو می تکونه

افسردگی

حس می کنم افسرده شدم

دیگه کمتر چیزی بهم حال می ده و می چسبه


حدودا هیچ چیزی برام جذاب نیست 

البته دخترهای قشنگ و دلبری  هنوز جذاب هستند

ولی نه حوصله فیلم دارم

نه حوصله بیرون رفتن

نه حوصله شیطونی

و نه حوصله هیچ چیز دیگه


حتی حوصله ابداع و اختراع و غیره هم ندارم

حوصله ورزش هم ندارم

فقط کمی حوصله یادگیری و برنانه نویسی دارم

نیاز تنها ها

در تهران ادمها   و بخصوص زنهای تنها زیاد شده اند. حتی دخترهای سن بالای تنها و مجرد و مستقل هم زیاد شده اند .

چیزی که من متوجه شده ام این است که این ادمهای تنها به یک دلخوشی نیاز دارند. گاهی به یک دلخوشی کوچک. اینکه مردی حواسش بهشون باشه. صبحها سلام بکنه. درد دل ها شون رو بشنوه و غیره. و این نشان از نیاز انسان به اجتماع و جنس مخالف است.


حتی ممکنه توقع جنسی هم نداشته باشند. البته این برداشت من از دور است و از نزدیک نیست  و من راستش خیلی نرفتم جلو و وارد رابطه احساسی نشده ام. چون علاقه ای به اینکه اینها رو  عاشق و وابسته کنم ندارم.


ولی می بینم که بعضی از خانمها چقدر دنبال جلب توجه ادم هستند و به یک توجه کوچک هم راضی هستند.