حدودا همون اول معلومه که از این خانم دوست دختر در می اد یا نه.
یعنی فکر کنم برخوردهای اول خیلی مهمه.
اگه تو همون برخوردهای اول طرفین بهم جذب بشند، معلومه که بدرد هم بخورند. والا در دراز مدت که همه جذب هم می شن
حالا شایدم تصور اشتباه من اینه.
پی نوشت : یه خانمی تو اتاق روبرو هست که عاشق اقایان قدرتمند است. لذا همیشه با معاون ها زود رفیق میشه و بله قربان گو میشه.
چند بار هم با من صمیمی شده ولی من حد و حدود رو نگه می دارم. با معاون قبلی خیلی رفیق بود. حالا انگار زده تو کار معاون جدید.
معاون امروز بهش می گفت شما چقدر قشنگ می خندی. شما فقط بخند.
همینکه می خندی و فضا رو خوب می کنی کافیه. حقوقت حلاله.
من اصلا به روی خودم نمی آوردم.
فرض هم می کنم معاون بی منظور این حرفها رو می زد
چرا مردها زنها رو فریب می دهند؟
چرا مردها برای زنها فیلم بازی می کنند؟
چرا بعد از رابطه چهره دیگری از خود نشان می دهند؟
خوب دلایل متعددی وجود داره. ولی یکیش اینه که شما نوشابه را داری به شرط ساندویچ می فروشی.
نوشابه به شرط ساندویچ یعنی اینکه رابطه را محدود کردی فقط به کسانی که خیلی عاشقت باشند و هزار تا کار برات بکنند و دوستت داشته باشند و غیره
درحالیکه شما می توانید از رابطه بعنوان خود رابطه لذت ببرید.
ولی در عین حالیکه از رابطه لذت میبرید از دوست داشته شدن بیشتر لذت می برید. و رابطه را پاداش و دستمزد کسی می دانید که شما رو دوست دارد.لذا اگر بعد از رابطه رفتارش عوض شود، می گویید مرا دوست نداشته است.پس رابطه کوفتش بشود و از من سو استفاده کرد و غیره.
در حالیکه اگه نوشابه را بعنوان نوشابه بفروشید و ساندویچ را بعنوان ساندویچ. کسی برای نوشابه خوردن مجبور نمی شود، ادای گرسنه ها را دربیاورد و ساندویچ هم بخرد و بعد که نوشابه را خورد، ساندویچ را دور بیندازد
بقیه اش بعدا
اونجا که پیامبر می گه ، با ازدواج نصف دین کامل میشه، فکر کنم منظورش ازدواج موفق است. والا در ازدواج نا موفق کل دین از بین می رود