وظیفه زن تو خونه چیه؟ زن باید چه کارهایی رو انجام بده که مشمول نفقه بشه؟
لطفا قبل از اینکه ادامه اش رو بخونید به این قضیه فکر کنید
وقتی از زنها این سوال رو بکنید : عموما می گن نظافت و پخت و پز و بچه داری اصلا وظیفه زن نیست. روشون هم نمی شه بگن دادن وظیفه زن است. چون الان رابطه جنسی یه رابطه دوطرفه است و شریک جنسی هستیم.
پس می گن وظیفه زنها خانم خونه بودن آسا. ) یعنی کشک(
اگه کار خونه کردن وظیفه زن نیست و فقط یه رابطه داشتن اونا شایسته اینهمه هزینه و حق و حقوق و غیره می کنه ، پس لطفا به این وظیفه تون خوب عمل کنید.
ولی حالا من می گم اصلا فرض کنیم کار خونه هم وظیفه زن است.
به خانمم می گم ببین من الان دارم کار خونه رو انجام می دم. غذا می پزم و بچه داری می کنم و همه جوره هم هواتو دارم. تمکین هم که می کنم ولی تو بی توجهی می کنی ) تمکین یعنی ادامه ام هروقت خواستی رابطه جنسی داشته باشم باهات (
پس هرجور حساب می کنم باید بهم نفقه بدی. شیربها و مهریه بدی. باید برام طلا بخری و منو بیرون ببری
اگه بخوای بی توجهی کنی و ممکنه جذب مردهای مردم بشم و بهت خیانت کنم. به احساسات توجه کن. من زن خوبی برات هستم
موتورم پنجر شد
لذا زنگ زدم و موتورم باجناقم رو گرفتم تا برم جایی و برگردم
بعد دیدم زینش شله و نیاز به دوتا پیچ داره
گقتم آخه این دوتا پیچ مگه چقدر زمان می بره؟
بعد یادم افتاد که فنر جک موتور خودم هم خرابه. و درست کردن اون ازین هم کمتر زمان می بره
اصولا ما کور خودمونیم
مثلا زن خودمون رو بیرون نمی بریم ولی زن بقیه اگه بگن ما رو ببر کافه، سریع می بریمش
پی نوشت : فنر جک رو امشب درست کردم
می دانیم که ما اکثرا از نسل آدم‌های ترسو هستیم
چون شجاعان اکثرا در جنگها کشته شده اند یا در مقابل ظلم حاکمان و خانها و قلدران و زورگوها مقاومت کرده اند و کشته شده اند
حالا انشالله ما از نسل محافظه کاران و عاقلان باشیم
در زندگی مشترک به چوخ رفته دو نوع رفتار داریم . شجاعان که می روند طلاق می گیرند و پای همه مشکلات بعدش می مانند
اینها مثل شجاعانی می مانند که مهاجرت کردند از ایران
تنبلها و ترسوها و عافیت طلبانی مثل من هزار جور توجیه می کنند و غر می زنند و می سازند و می سوزند و یواشکی یه کارهایی می کنند.
عاقبت چند تا از شجاعانی که دیده ام رو می گم
یکی از دختران فامیل از شوهرش جدا شد. کسب و کاری راه انداخت و الان برای خودش مغازه ای دارد و .... و بقول خورش اگر جدا نشده بود الان یه بخور و نمیر ریزی داشت و هیچ
یه خانمی بود که به نام زینب
زینب درس حقوق خونده بود ولی بعد با یه مهندس کامپیوتر ازدواج کرده بود که همه اش تحقیرش می کرد و اعتماد به نفسش رو گرفته بود
زینب جدا شد. زحمت کشید. آزمون کانون وکلا شرکت کرد. وکیل شد و بعد با یه وکیل ازدواج کرد
زهرا دانشجوی کامپیوتر بود.اوهم توسط شوهرش تحقیر می شد. جدا شد. زحمت کشید. دفاع کرد. دکتر شد و الان هیات علمی دانشگاه است و اونجا هم با یه استاد ازدواج کرد و یک پسر دارد و ...
البته قطعا این لشگر شجاعان کشته هم داشته
نمی دونم ایده ام درسته یا غلطه. ولی حس می کنم اونها که ما رو دوست دارند، اونها که به ما اعتماد دارند، سعی می کنند تو زندگی به ما کمک کنند و اگر ما کسب و کاری راه اندازی کردیم تو اون پشت ما باشند
لذا اگه کسب و کاری راه اندازی کردید و یه عده برای اینکه از شما خرید کنند ،خودشون رو به سختی ننداختند، دوست واقعی تون نیستند
توی این پادکست دارالوکلا ،این آقای وکیل تعریف می کرد که توی یک پرونده یک خانم بیوه ای علیه شوهر صیغه ای اش شکایت کرده بود زیرا مرده عوضی بود و دست بزن داشت و خانواده اش هم داغون بود و در حدی که مادر مرده با چاقو زن رو زده بود و بعد کلی داستان که وکیل براش حکم گرفته بود و مهریه اش رو اجرا گذاشته بود و مال ش رو توقیف کرده و ...
دوباره زن برگشته بود به شوهرش و کلی به شوهره هم حال داده بود
وکیل پرسیده بود آخه چرا؟
گفته بود س ک س این از همه بهتر است و من بعد بیوه شدنم بخاطر نیاز جنسی دنبال مردهای مختلفی رفتم و هیشکی مثل این نشده برام و نبوده برام.
لذا ارزش نداره بخاطر مال دنیا اینو از دست بدم