دیشب فیلم سورس کد رو دانلود کردم و دیدم.
اول فیلم دوبله دانلود شد. دوباره انگلیسی دانلود کردم و با زیرنویس انگلیسی دیدم
گاهی هم لازم شد هی زیرنویس رو نگه دارم و روز تمرکز کنم
اولین فیلم زبون اصلی من بود. و دیگه اینجوری فیلم دیدن شروع شد
وقتی می خو ای بری و دل کندی، دیگه خیلی چیزها بی ارزش می شه
دعوا ها بی ارزش میشه و خنده دار. می بینی بچه دارند سر پست و اتاق حرص می زنند، ولی تو انگیزه ای نداری. می گی منکه نمی خوامبمونم. پس دعوا سرچی؟ می گی بزار این چند روز هم بگذره. سخت و آسون ش مهم نیست. دنیای بهتری منتظر من است.
اینجاست که حال عارفان رو آدم درک می کنه. چطور به همه دنیا بی اعتنا هستند و چرا دنیا در چشمشان ارزشی ندارد.
چون اونها واقعا خود را مهاجر می دادند و ما خود را مقیم
برای آخرین دوست دختر یا معشوقه ام دلم تنگ است. با هر تصویر و آهنگ عاشقانه ای یاد او می افتم.
بعضی جمله هایی که به او می گفتم را گاهی به زنم هم می گویم.ولی در حق جمله های جفا می کنم اینها فقط مال او بودند.
امروز کلیپی دیدم از این عروسک های جنسی چینی. چقدر مصنوعی و چقدر بی عکس العمل. یاد زن خودم افتادم.
دلم خیلی تنگ اون معشوقه ام است. از حالش خبر دارم و می دونم داره با هزار امید و آرزو می ره سمت یه زندگی خوب و آینده اش. لذا مزاحم اونم نمیشم