یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

یک مرد بلاتکلیف

در اینجا یک مرد خاکستری از زندگی روزمره و افکارش می گه. اگه تو وبلاگتون نظر دادم ممنون میشم اینجا جواب بدید یا یه نظر بدید تا برگردم به وبلاگتون. والا یادم می ره کجا نظر دادم

ساحل بوشهر

ساحل بوشهر خیلی قشنگه


الان که من دارم قدم می زنم، خیلی خلوته

ولی کلا طول زیادی داره

خوشگله

درست شده و لامپ داره

رایگان هم هست

کلی قایق ماهیگیری هم داره

شاید باید بعدازظهر می آمدم 

یه بلال هم خوردم که مالی نبود

جاتون خالی

کانال تلگرام ۲

کانال تلگرام جای بدرد نخوری شده

البته فالورر درستی نداره. ولی اونها هم که هستند معلوم نیست برای چی هستند.

ولی اینجا انگار هنوز بهتره

آدمهاشم بهترن

البته اینجوری باید بگم : آدم درست، درسته. چه اینجا و چه اونجا 


نو جوونی من تو چه شهر ساحلی تو شمال بود. تا ۱۸ سالگی که برای دانشگاه آمدم تهران

اونجا بندر و شیلات داشت و من دوست داشتم برم و ببینم ولی هیچوقت جرات نکردم برم. و گفتم حتما منو راه نمی دن

هیچ وقت جرات نکردم برم بپرسم که آقا راه می دید یا نه


ولی الان تو سن چهل سالگی تو بوشهر داشتم از جلو بندر رد می شدم که برم برسم به ساحل. یهو مثل عاقلها گفتم برو بپرس.  شاید راه دادن.

رفتم پرسیدم و راه دادن و یه دل سیر گشتم و کشتی دیدم

بوشهر

هم اکنون صدای منو از بوشهر می شنوید

آمدم بوشهر ماموریت

دادن و یا ندادن

دوسه روز پیش با یه خانمی که مطلقه بود قرار داشتم
صبحش بهم زنگ که فلان مشکل رو تو اینستا دارم
می تونی کمکم کنی
تلفنی بهش گفتم. نشد بعدازظهر و بعد ساعت کار رفتیم یه کافی شاپ سمت ستارخان و مشکلش رو حل کردم و اونهم برام صحبت می کرد

نمی دونم به در می گفت دیوار بشنونه یا نه
ولی کلا اینا رو می گفت :

فلانی  که آدم پولداری است می گفت بیا صیغه ام  شو و کارت رو هم ادامه بده. گفتم اگه زن تو بشم دیگه چه دلیلی داره بخوام کار کنم؟

شوهر سابقم گفت بیا دوباره باهم باشیم. گفتم اگه بخوام خرج م رو خودم بدم،  چه دلیلی داره بزارم تو از من استفاده کنی


کلا از همه مردها بدم می اد

وقتی یکی می خواد باهام باشه و استفاده کنه باید خرجم رو بده و .....

خلاصه که من‌به روش چیزی نیاوردم و بحث نکردم
ولی کلا چیزی که حس می کنم تو فرهنگ ما جا افتاده اینه که سکس یه خدمت و سرویس است که زن به مرد می ده. یه لطف است و مرد باید قدر بدونه و هزینه اش رو بده و جبران کنه.

اصلا یه رابطه دوطرفه نیست

اگر هم معتقدند که یه رابطه دو طرفه است بازم معتقدند. که یه لطف است در حق مرد

ادبیاتش هم همینه. زن به مرد می دهد.
بهت دادم
بهت نمی دم
و ازین چیزها
و لذا وقتی بهش می دی،توقع داری اونم یه پولی بهت بده
بعد می گن چرا ارزش ما زنها اینقدر پایینه
و هزار تا چیز دیگه

قطعا رابطه جنسی سالم و درست از جنس دادن و کردن نباید باشه
بلکه معاشقه باید باشه
یعنی معاشقه کردن که جفتشون بکنند
و یا الفاظ دو طرفه مشابه

حیات‌ بعد مرگ

به نظرم مهمترین چیز در ساخت شالوده رفتارهای یک نفر ، نگاه او به حیات بعد از مرگ و آخرت است.
آیا روز حساب و کتابی وجود دارد؟
آیا با مرگ‌خاموش می شویم و بعدش هیچ؟

و مهمترین هدف رسالت پیامبران تبیین همین مسئله بوده است

به بقیه چیزها با علم رسیده ایم
البته شاید به حیات بعد از مرگ هم با علم برسیم

ولی فعلا که بصورت واضح نرسیده ایم.

هرکسی قطعا نگاهی خاص و مختص خودش به حیات بعد از مرگ دارد. و قطعا بعضی ها هم معتقد هستند وجود ندارد

در هرصورت خیلی مهمه
وقتی واقعا اعتقاد داشته باشی هست یک جور رفتار می کنی

و وقتی واقعا اعتقاد داشته باشی  نیست، یک جور دیگه

و البته اکثر افراد در حرف می گن هست و در عمل طوری رفتار می کنند که انگار نیست.

نظر شما چیست؟