امروز یه صحبت در مورد جامعه شناسی گوش می کردم
می گفت بعضی چیزها از نظر خودمون خاص هستند ولی از نظر جامعه شناسی عادیه
مثلا یه بازرگان مسن که تصمیم می گیره با منشی اش ارتباط بگیره و تنوعی به زندگی اش بده و هیجان ایجاد کنه، از نظر خودش کار با هیجان و خاصی داره می کنه.
از نظر جامعه شناسی این رفتار عادی است و همون موقع که داره از دیوار زندانی می ره بالا که فرار کنه ، در اصل داره وارد حیاط زندان بعدی می شه
خداروشکر که سلامت هستم و روزه می گیرم. می تونستم مریض باشم و روزه نگیرم. ولی آدم سالم باشه بهتره
خداروشکر شغلم طوری است که روزه داری در آن سخت نیست
خداروشکر روزه به کار و درآمدم آسیب نمی رساند
کلا یه سرگرمی و دلخوشی و تفریح تو زندگی ام بود که اونم کنسل شد و بهم خورد
دیگه می ام اداره. می رم خونه. می ام اداره می رم خونه. نه تفریحی و نه دلخوشی ای
آدم باید دقیقا با کیسی که خیلی دوستش داره انتخاب کنه.
یکی از مشکلات من همیشه این بودا که بقیه به چشمم می آمدند. رگاز روز اول خیلی دوستش نداشتمو نداشتم و نداشتم.
و لذا چشممدنبال همه بود. شما این اشتباه رو نکنید
آخرش لو می ری
خیلی تلاش می کنی حواست به همه چی باشه
ولی آخرش لو می ری
همه رفتند. همه لو رفتند. حالا تو و توک هم استثنا داریم.
گفتم بدانید همه اونها که لو رفتند ، فکر می کردند لو نمی رند