آیا متاهلی هست که به مرگ همسرش فکر نکرده باشه؟
مرگ همسر معمولا بهترین راه جدایی است. خیلی شیک و دلپذیر
همه باهات هم دردی می کنند.
حس قربانی بودن بهت دست می ده یعنی بقیه فکر می کنند قربانی شدی
احتمالا ارثی بهت می رسه
و برای هر غلطی در آینده مزاحمی نداری
لذا فکر می کنم خیلی از مردها و زنهایی که باهم مشکل دارند و به جدایی فکر می کنند، آرزوی مرگ همسرشون رو دارند ولی به روش نمی اورند
مثل بچه ها ، از فردا امتحان دارم
از یارو پرسیدن دستت کج نیست؟ گفت نه.
پرسیدن معتاد نیستی؟ گفت نه.
پرسیدن حرومخور نیستی؟ گفت ابدا.
پرسیدن دست بِزن نداری؟ گفت هرگز.
هرچی از رذایل اخلاقی پرسیدن، جواب منفی داد.
آخرش پرسیدن تو هیچ خصلت بدی نداری؟ گفت فقط دروغ میگم.
خلاصه بعضیا کلا خوبن، فقط دروغ میگن.
زئوس و هادث و بقیه خدایان یونانی که به نظرم مسخره بود، در روانشناسی یونگ جایگاه بالایی داره
هر کدام نماد قسمتی از شخصیت انسان است
و خیلی جالبه
ازش نمی نویسم چون هنوز کامل نخواندمش و گوشش ندادم
بعدا شاید بیشتر نوشتم
موقعی که حالتون خوبه، سرمایه جمع کنید. برای زمانی که حالتون بده
مثلا به اندازه کافی بدید، تا وقتی حالتون خوب نیست و می گید: چون خوب نیستم ، نمی دم. آدم باور کنه.
حال کسانی رو که دوست دارند، یه مدت طولانی بخوابند رو درک می کنم