-
پروژه
شنبه 7 تیر 1399 16:28
درسته می گن آدمها رو در سفر میشه شناخت ولی کارمندها رو توی پروژه و عملیات های یهویی هم میشه شناخت. اینکه کی چقدر باسواد است. چقدر پای کار است چقدر زیر درو است و غیره
-
عکس
شنبه 7 تیر 1399 14:06
همه مردها یا قریب به اتفاق از عکس های زنها خوششون می اد. هرچی پوشش زن تو عکس کمتر باشه، مردها بیشتر خوششون می اد تا می رسیم به عکس برهنه و خیلی برهنه. نمی دونم برای بقیه چطوره. و راستش برای من جذاب نیست. و هرگز از کسی چنین عکسی رو نخواستم. ضمنا معمولا دخترها و خانمها به کسی که دوست دارند ازش دلبری کنند عکس می دن.
-
وعده خوبان
پنجشنبه 5 تیر 1399 14:25
هزار وعده خوبان یکی وفا نکنند روز اول که تیم جدید امد و قرار شد من مدیر بشم، قرار بود حدود ۱۲ نفر زیرمجموعه من بشوند و بعدا افزایش هم بیابند ولی اینطوری که بوش می اد واحد من یه واحد دوسه نفره بشه، اخرش
-
دشمن ها
چهارشنبه 4 تیر 1399 20:22
اکثر دشمن های شناخته شده من در اداره به فنا رفتند و یا بزودی می روند. و این رو مدیون لطف خدا هستم. راستش چند وقت پیش به خدا گفتم من جز تو در این اداره کسی رو ندارم. یاور و پارتی من باش. شد و وضعم بهتر شد. حالا داشتم فکر می کردم، یعنی من بدون دشمن خواهم بود؟ قطعا امکان نداره. بلکه دشمن های جدید ظهور خواهند کرد و من...
-
کلفت
چهارشنبه 4 تیر 1399 19:38
دخترم معتقده که کوفت نیست که تو خونه کار کنه. لذا کار نمی کنه و کمک مامانش هم نمی کنه. می گه مگه پسرها کار می کنند که من بکنم؟ مهمونی هم که جایی می ریم، بخصوص خونه مادر زن سفره رو جمع نمی کنه و کمک نمی کنه. خودش رو پسرها مقایسه می کنه و منهم جواب قانع کننده ای براش ندارم. می گمبرای آینده ات لازمه، می گه نه. استدلال...
-
عطر مزاحم
سهشنبه 3 تیر 1399 12:15
من معمولا عطر می زنم عطر خوب قبلی ام تموم شده الان یکی دوتا عطر داغون دارم که خیلی هم دوسشون ندارم لذا استفاده نمی کنم.ولی چون عطر هم دارم نمی رم عطر بخرم لذا اینجا اونجاست که برای پیشرفت باید بعضی از داشته ها رو رها کرد
-
روز دختر
سهشنبه 3 تیر 1399 08:22
هر زنی بالاخره دختر کسی است. پس روز دختر بر همه زنان و دختران ابن سرزمین مبارک باد
-
تعدیل
یکشنبه 1 تیر 1399 09:11
دیروز چند نفر رو تو شرکت تعدیل کردند. با بعضی ها هم سه ماهه بستند. با بعضی ها هم تا آخر سال. من خداروشکر تا آخر سال بودم.ولی بخاطر اونهایی که تعدیل شدند، هنوز ناراحتم. خیلی به روح و روانم فشار امد
-
بلوغ رابطه ای
شنبه 31 خرداد 1399 20:17
بلوغ عاطفی و ذهنی فقط این نیست که یاد بگیریم چجوری و کی لاس بزنیم یا دیت اول چکار کنیم یا تو رابطه چ جفتک هایی بندازیم؛ بلوغ عاطفی این رو هم شامل میشه که به موقعش جلوی خودمون رو بگیریم. وقتی شرایطش رو نداریم لاس نزنیم و دیت نریم. نسبت به زندگی و احساسات بقیه مسئول باشیم.
-
ویلا
جمعه 30 خرداد 1399 21:31
این تعطیلات اخیر را رفتیم ویلای یکی از آشنایان سمت دماوند چقدر آنجاها رشد کرده و گرون شده چقدر ویلاسازی شده خیلی این مساله برای ناراحت کننده بود. کدوم مساله؟ اینکه تو این کشور با درس خوندن و کار سالم و معمولی نمیشه پولدار شد. یا باید بزنی تو دلالی و خرید فروش زمین و کارهای مشابه یا باید بزنی تو رانت و رشوه و غیره...
-
مشکلات مدیریت
چهارشنبه 28 خرداد 1399 10:14
اگه اینجوری بخوای مدیریت کنی که خودت رو مسوول بدونی و سعی کنی بیشتر بدوی و فعالیت کنی، خود بخود فکرت بیشتر مشغول میشه و تمرکزت بهم می خوره و استرس می گیری. و من الان اینطوری شدم قبلا با ذهنی باز و آرام می نشستم و پادکست گوش می دادم.الان ولی تمرکز ندارم و همه اش تو فکرم
-
تخم ریزی
سهشنبه 27 خرداد 1399 08:12
دوست دخترم همکارم بهش گفته : زمان تخم ریزی و تخمک سازی ام است، دلم خیلی می خواد.
-
مسولیت مدیر بودن
یکشنبه 25 خرداد 1399 17:53
منکه هنوز مدیر نشدهام ولی همینکه کمی مسولیت چند نفر را به من سپردند، حس می کنم کار سختی است. اینکه بخوای کسی رو اخراج کنی و یا جابجا کنی، کار سختی است. اینکه بخواهی نرم صحبت کنی و گوش نکنند هم خیلی بده. باید چطور تهدید کرد؟ باید چطور از بچه ها کار بکشی؟ و چیزهای اینجوری خیلی سخته. باید چطور نگاه کرد؟ چطور مدیریت کنی؟...
-
بلاتکلیفی عمیق
شنبه 24 خرداد 1399 09:05
رابطه امبا همسر به شدت تخریب شده است. من بش تخریب نداشتم. می خواستم درست کنم ولی نشده است. واقعا هم درست کردن یه رابطه تخریب شده و آسیب دیده سخت تر از یک رابطه صفر و نو است. حدودا هیچ اعتمادی بهم نداره و فکر می کنه حتما دوست دختر دارم. منم بخاطر اون نمی تونم دوست دختر خوب داشته باشم و با کسی نیستم. متاسفانه جذابیت...
-
پایان تلخ
پنجشنبه 22 خرداد 1399 16:12
تو فیلم درباره الی، شهاب حسینی می گه یه ضرب المثل آلمانی هست که می گه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه. ولی در دنیای واقعی یا ایران ما معمولا این دوتا انتخاب رو نداریم. بلکه دوتا انتخاب دیگه داریم : تلخی بی پایان بعد پایان تلخ : چون هی به خاطراتش فکر می کنیم پایان تلخ بعد تلخی بی پایان : که معمولا بعد یه زندگی و رابطه...
-
قاعده
پنجشنبه 22 خرداد 1399 16:07
قاعدهی اخلاق میگه برای طرف مقابل چیزی رو بپسند که برای خودت میپسندی. ولی قاعدهی عشق میگه برای طرف مقابل چیزی رو بپسند که او برای خودش میپسنده.
-
اب سرد
پنجشنبه 22 خرداد 1399 07:38
من یه واحد مجردی دارم. یعنی یه واحدی هست که مال یکی اقوام نزدیک است و کلیدش رو منهم دارم. کارهاش رو انجام می دم. البته من شیطونی نمی کنم و کسی رو نمی برم اونجا. یعنی ندارم که ببرم. خلاصه اینکه امروز صبح می خواستم برم اداره، یه سر رفتماونجا . گفتم یه دوش آب سرد بگیرم بعد برم. خونه حسش نبود. آبگرم رو روشن نکردم و...
-
افسردگی
یکشنبه 18 خرداد 1399 19:54
حس می کنم افسرده شدم دیگه کمتر چیزی بهم حال می ده و می چسبه حدودا هیچ چیزی برام جذاب نیست البته دخترهای قشنگ و دلبری هنوز جذاب هستند ولی نه حوصله فیلم دارم نه حوصله بیرون رفتن نه حوصله شیطونی و نه حوصله هیچ چیز دیگه حتی حوصله ابداع و اختراع و غیره هم ندارم حوصله ورزش هم ندارم فقط کمی حوصله یادگیری و برنانه نویسی دارم
-
نیاز تنها ها
جمعه 16 خرداد 1399 02:51
در تهران ادمها و بخصوص زنهای تنها زیاد شده اند. حتی دخترهای سن بالای تنها و مجرد و مستقل هم زیاد شده اند . چیزی که من متوجه شده ام این است که این ادمهای تنها به یک دلخوشی نیاز دارند. گاهی به یک دلخوشی کوچک. اینکه مردی حواسش بهشون باشه. صبحها سلام بکنه. درد دل ها شون رو بشنوه و غیره. و این نشان از نیاز انسان به اجتماع...
-
فلسفه ارایش ق 1
جمعه 16 خرداد 1399 01:33
فلسفه ارایش وقتی بچه بودم فکر می کردم درسخوندن خیلی مهمه و درس خونها خیلی با ارزش هستند فکر می کردم دنیا مال درسخونها است و همه اینو می دونند البته یه خورده جو جامعه هم این بودم نمی دونم به این دلیل یا به دلایل دیگه، درسم خیلی خوب بود و شاگرد اول بودم حالا یه مشکل دیگه داشتم. کسانیکه منو نمی شناختند نمی فهمیدند من...
-
اونکه رفت وضع بهتر شد
پنجشنبه 15 خرداد 1399 19:40
سال 89 رزومه ام رو دادم به یکی از اشناهای دور. منو برد به شرکتشون. تا وقتی بود کار خاصی برام نکرد. ولی کم وبیش حواسش بود و بقیه هم بخاطرش مراعاتم رو می کردند ولی از وقتی رفت من سمت گرفتم و وضعم بهتر شد و مدیر شدم و ... . سال 92 یکی از دوستان رزومه ام رو داد به یه شرکتی و رفتم اونجا. بعد ا یه مدت کوتاهی رفت خارج و من...
-
دزدهای بزرگ
پنجشنبه 15 خرداد 1399 19:28
- پشت سر اقای قالیباف حرف و حدیث زیاده. شنیدم که اقای میرسلیم کلی به تخلفات قالیباف اشاره کرده و گفته که مثلا برای جلوگیری از تحقیق و تفحص فلان قدر پول داده و غیره. تخلفات عیسی شریف معاون اقای قالیباف هم که در دادگاه در حال رسیدگی است. 2- دیروز صبح داشتم می امدم اداره،دیدم سر خیابون و سر هر خیابون یه موتور پلیس...
-
این روزها
یکشنبه 11 خرداد 1399 14:43
این روزها نقطه عطف وجود دارد. روابط کمی سینوسی است. ولی به شدت وابسته است. دوست داشتنی و خوب هم هست. لحظه های خوبی داریم. ولی می دانم عواقب ممکنه داشته باشه
-
کارهای خودم
سهشنبه 30 اردیبهشت 1399 13:40
امروز دخترم برام چند تا استوری گذاشته بود. ازم انتقاد کرده بود. می گفت تو کار کارهای خودتی و بینای رفتارهای من. گفته بود برای عبور از این حالهای بد کمکم کن و .... می گفت فقط غر می زنی و اعتماد به نفس آدم رو می گیری و ... . حرفهاش حق بود و باید خودمو اصلاح کنم
-
زن سرد
شنبه 27 اردیبهشت 1399 11:18
خانمم لمسی نیست و دوست نداره بغل بشه. دیشب سفت بغلش کردم. می گه ولم کن می گم بابا همه دنبال اینجور بغل هستند. قدر نمی دونه
-
زن با احساس بدرد نخور
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1399 10:12
زن من از نظر خودش خیلی با احساس و حساسه ولی از نظر من لوندی و دلبری بلد نیست. یه دختر بچه است که فقط بلده از شوهرش که فکر می کنه پدرشه، توقع داشته باشه
-
خاطرخواه هایم
یکشنبه 21 اردیبهشت 1399 15:12
این روزها میشه گفت چند تا خاطر خواه دارم.البته شایدم جو گیرم و فکر می کنم خاطر خواه دارم.( یکی قمی. یکی نقطه عطف. یکی همکار مرکز تماس. شاید باز هم باشند ( جالب ترینش این خانم همکار است که داره سعی می کنه ریز ریز صمیمی بشه. ولی از عواقبش می ترسم. فعلا هم نمی خوام با کسی وارد رابطه جدی بشم. شاید یه لاس خوشگه بزنم، ولی...
-
زلزله و تنها ها
شنبه 20 اردیبهشت 1399 10:25
دو سه شب پیش تهران زلزله امد. شدید نبود. ولی ترسیدیم ملت ریختند تو خیابون من پیش خانواده بودم. پاشدم پسرم رو صدا کنم که زلزله تموم شد. ولی دلم بحال زنها و دخترهای تنها سوخت. کسی رو نداشتند بهشون آرامش بده بغلشون کنه و بگه نترسید یه همکار سابق داشتم که تنها زندگی می کنه بهش پیام دادم. کاملا معلوم بود استرس داره و نیاز...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 اردیبهشت 1399 10:20
مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا میمیرم و فردا چطور؟ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشتهام.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 اردیبهشت 1399 10:17
کد های دخترا : هوم = عصبیه خوبم = قطعا خوب نیست بگذریم = اتفاقا نگذریم کامل برام توضیح بده آهان اوکی = اصلا اوکی نیست اوکی ببخشید = ۱% هم پشیمون نیستم اشکال نداره = خیلیم اشکال داره و گند زدی!