-
احساس کمرنگ
سهشنبه 24 اسفند 1400 11:11
دیگر هیچ کس را عمیق دوست ندارم. پول و زمان ملاک خوبی است برای اینکه ببینیم آدمها را چقدر دوست داریم چقدر حاضریم زمان بگذاریم. چقدر حاضریم براشون پول خرج کنیم و غیره پولهایم را دیگر دوست ندارم برای کسی خرج کنم. پس دیگر کسی را عمیق دوست ندارم
-
مزایده سایپا
یکشنبه 22 اسفند 1400 20:54
تو مزایده خرید ماشینهای سایپا شرکت کردم و دوتا بردم امیدوارم توش خوب بود کنم
-
دادن یا ندادن
یکشنبه 22 اسفند 1400 20:44
به من پیام داده می ای منو ببری هفت تیر و برگردونی؟ گفتم دارم می رم باشگاه. و چند جلسه است الکی عقب افتاده. دلم دادن می خواد. اگه می دی بیام و باشگاه رو بی خیال بشم جواب نداد و خودش رو زد به نخوندن من زنم رو سر ندادن پیچوندم، بعد توقع داری به تو سرویس رایگان بدم؟
-
مهاجرت
جمعه 20 اسفند 1400 00:54
امیدوارم سال دیگه این موقع ایراننباشم
-
تنهایی
جمعه 20 اسفند 1400 00:54
خوب که فکر می کنم، هیچ دوست خوبی ندارم مجتبی شکوری می گه سه نوع دوست داریم دوستان مبتنی بر منفعت دوستان مبتنی بر لذت دوستان مبتنی بر فضیلت و من دوستان نوع سه رو که ندارم نوع دو رو هم خیلی کم و شاید هیچ البته خیلی لذت همنمی بدم از زندگیم
-
رنج و خشم
سهشنبه 17 اسفند 1400 16:38
دیروز یه قراری با دوتا از دوستان قدیمی داشتم. احساس فقر موجب خشم می شه.احساس بازنده بودن موجب رنج میشه. موجب غم و اندوه میشه. و در این مورد بحث زیاده. و من مطلب زیاد گوش کردم که حس بازگویی اش رو ندارم. و من دوستانی دارم که در روز بعد از اعلام نتایج کنکور از همه شون جلو تر بودم و یا حداقل مساوی بودم ولی امروز از نظر...
-
روز زن
جمعه 8 بهمن 1400 17:01
روز زن را شمال بودیم. کادو من حدودا دویست تومن پولی بود که برای خرید هودی کمکش کردم لب دریا هم یه روز زن مبارک درست کردم البته خودشون می خواستند مراسم روز زن نداشته باشند شبش هم رفتیم شام بیرون
-
سهم
یکشنبه 19 دی 1400 14:44
یه چیزهایی هست که سهم ماست. یعنی ما یه سهمی ازش داریم. مثل زیبایی و قد و استخوان بندی و غیره مثل جایی که بدنیا آمدیم مثلا خانواده مون و یه چیزهایی هم اکتسابی است و بدست آوردیم و من نمی دانم از آنچه به دست چقدرش سهممون بوده و چقدرش را خودمون به دست اوردیم
-
خیانت
یکشنبه 19 دی 1400 10:18
همکارم یه دوست دختر خیلی خوب داره. یعنی خیلی س ک سی. دختره بهش گفته چرا منو ول نمی کنی؟ چون زن داری منو که نمی گیری. پس ولم کن. اینم بهش گفته آخه دلم یه س ک س این مدلی هم می خواد. اونم گفته خوب بود پاشو بیا. اینم سریع مرخصی گرفت و رفت. بعد دختره بهش گفته تو خیلی خوبی. من با تو به همه دوست پسرهام خیانت کردم. س ک س با...
-
ز گهواره
یکشنبه 19 دی 1400 10:15
من ز گهواره تا گور دانشجو هستم درس خوندن رو هم دوست دارم ولی ازش پولی در نمی اد و این بده بعد از اینکه ارشد تموم شد، تصمیم گرفتم یه لیسانس برق هم بگیرم. ولی فکر کنم اشتباه کردم و دارم وقتم رو تلف می کنم. البته من برای پروانه نظام مهندسی اینکار رو کردم ولی مطمئن نیستم کار درستی کردم و شاید ولش کنم. منم که استاد ول کردن...
-
ساختن اخرت
یکشنبه 19 دی 1400 10:11
فکر کنم آدم وقتی دنیاش رو می سازه ، خوشی می زنه زیر دلش و به فکر ساختن آخرت می افته البته حالتهای دیگه هم هست
-
شباهتها
چهارشنبه 15 دی 1400 13:11
همسرم از آشپزخانه می گه برای فردا ناهار چی می خوای؟ عدس پلو یا شوید پلو؟ می گم فرقی نداره. می گه انتخاب کن. می گم عدس پلو بعد می گم تو آخه بعد بیست سال نمی دونی چی انتخاب می کنم؟ می گه می دونم ولی خودم اصلا ازش خوشمنمی اد.گفتم حتما توهم دیگه ازش خوشت نمی اد. می گمآخه کدوم یک از علایق ما شبیه هم است؟ می گه اینو راست...
-
هدیه شب یلدا
چهارشنبه 15 دی 1400 13:09
-
نفرین مردم سوریه
چهارشنبه 15 دی 1400 13:07
بعید نیست ما دچار نفرین مردم سوریه شده باشیم در هرصورت ما از مردم مظلوم و زیر ظلم سوریه حمایت نکردیم و از بشار اسد حمایت کردیم لذا اونها هم حق دارند بانی و مسببش رو نفرین کنند.و این وسط خشک و تر باهم نفرین می شن. وقتی ما می گممرگ بر امریکا، خود به خود کل مردم آمریکا رو نفرین می کنیم. بگذریم
-
بی خوابی
دوشنبه 11 مرداد 1400 20:31
تا حالا رویایی داشتید که بی خوابتون کنه؟ جدیدا گاهی فکر و خیال بی خوابم می کنه دو دل بودم برم کارشناسی دادگستری ثبت نام کنم یا نه. که یهو دیدم یکی از دوستان سابقم کارشناس دادگستری است و کلی تشویقم کرد که ثبت نام کنم منم به فال نیک گرفتم و ثبت نام کردم
-
عید غدیر
جمعه 8 مرداد 1400 01:16
عید غدیر بر شما مبارک باد البته به شرطیکه پیرو علی باشید
-
و این روزها
چهارشنبه 6 مرداد 1400 00:50
ارشد تموم شد یه مقاله که خیلی وقت پیش می خواستم بنویسم رو نوشتم و منتشر کردم یه اختراع رو که سال 97 ثبت کردم و به نقص مدارک خورد و حال نداشتم ردیف کنم، ردیف کردم دارم یه برنامه هایی هم می نویسم واما زندگی دوست دختر اصلی ام تو فکر شوهر است و منو بی خیال شده یکی از دخترهای دانشگاه خیلی دوست داره باهام باشه ولی بدرد نمی...
-
دخترهای دانشگاه
پنجشنبه 10 تیر 1400 19:04
فکر کنم گفتم که این ترم واحد برداشتم و امیدوارم ارشد رو تموم کنم. بعد گروه های واتس داریم. یه سری دختر هم هستند. اول با یکیشون یه خورده سر و سر گرفته بودم. ارومیه بود. خوش بدن.مطلقه. س ک سی الان یکی دیگه شون خودش رو متمایل نشون می ده.ولی من زیاد رو نمی دم. تو آب نمک نگه داشتم ببینم چی میشه خانمم که بلاتکلیف اونور...
-
خواب پدرم
پنجشنبه 10 تیر 1400 19:00
چند شب پیش خواب پدرم رو دیدم. دقیقا دو سه شب قبلش گفتم نمی دونم چرا من خواب بابام رو نمی بینم. بعد بابام رو دیدم. تو خونه خیلی بزرگ بودیم که من تاحالا خوابش رو ندیده بودم. مهمون داشتیم. پسرهای خواهرش بودند که عادت داشت بهشون عیدی بده. موقع عیدی دادن دو بار یواشکی تو جیب من پول گذاشت. عیدی هاش حالت دسته ای از پول و...
-
انتخابات
یکشنبه 23 خرداد 1400 10:27
من این دوره تصمیم به رای دادن ندارم. درسته انتخابات وجود دارد، ولی بعلت اینکه ردصلاحیتها وجود دارد و بعد هم نمی گذارند طرف کار انجام بده، به نظرم وارد این بازی کثیف نشم بهتره بقول معروف در یک سیستم دیکتاتوری اگه انتخابات تاثیر داشته باشه، اجازه برگزاری اش رو نمی دن. همه ملت عادل فردوسی پور رو می خواستند ولی کسی به...
-
صفا
دوشنبه 17 خرداد 1400 17:45
خونه مادر بزرگه معمولا توش چایی براه است و سماور روشن است. البته نمی دونم واقعا اینطوری باشه یا نه. ولی فرض می کنیم اینجوری است همکار ما یه دوست دختر داره که خونه مستقل داره. تو خونه دوست دختر همکار ما هم همیشه س ک س و صفا هست. می گه در نود درصد تا نود درصد اوقات اگه برم پیشش دست خالی بر نمی گردم و اتفاقهای خوب می...
-
تاریخ اسلام
یکشنبه 9 خرداد 1400 10:32
مامانم شروع کرد از صبح استوری گذاشتن استوری در مورد یک سری افراد سیاسی . مثل کرباسچی و سروش و بقیه و گفت اینها عاقبت بخیر نشدن می گممادر جان در مورد افراد استوری نزار .تو که واقعا این افراد رو نمی شناسی شاید حکومت در موردشون دروغ منتشر کرده می گم مگه وقتی حضرت علی در محراب نماز کشته شد، در شام نگفتند مگه علی نماز...
-
میکروفن روشن
پنجشنبه 30 اردیبهشت 1400 10:42
دیروز تو یه جلسه آنلاین من میکروفونم خاموش بود و داشتم گوش می دادم بعد یهو حوصله ام سر رفت و یه چیزهایی گفتم که انگار بقیه شنیدند چطوری اش رو نمی دونم ولی شنیدند و داستان شد به نظرم زندگی می خواست بهم بگه، میکروفنها همیشه روشن است. حواست باشه
-
رمز ارز
پنجشنبه 19 فروردین 1400 21:53
رفتم تو کار رمز ارز و یه رمز ارز هایی رو دارم خورد خورد می خرم و معلوم نیست سود بکنم یا نکنم دعا کنید
-
دزدیدن موتور باجناق
پنجشنبه 19 فروردین 1400 21:52
موتور باجناقم رو دوسه روز قبل از عید دزدیدند جالبش این بود که صبح نشده پیدا شد و رفت تو کلانتری و دید که بله موتور پیدا شده ولی به جای اینکه بهش تحویل بدند، موتور رفت پارکینگ و چند روز علاف بود و کلی هزینه کرد تا موتور درآمد فکر کنم حدود ۱۱ فروردین موتور ازاد سد. شایدم بعد از سیزده از دست دزد اول یا دزد کوچیک یه روزه...
-
نوشتن
پنجشنبه 5 فروردین 1400 14:29
نمی دونم چرا نوشتنم به سختی می اد ایده و فکر می اد ولی نوشتنم نه با دخترم خیلی خوبم. بیشتر اون باهام خوبه تا من با اون. منم سعی می کنم خوب باشم باهاش ، ولی سخته. اون پر از احساسه کم و بیش با بقیه هم خوبیم. با خانمم یه روز خوبیم و یه روز بد. یه دوستی شکننده و داغون داریم. قبلا می گفت مهاجرت کن برو. الان می گه نه. فردا...
-
سال نو
شنبه 30 اسفند 1399 09:29
سال نو تون مبارک باشه چند تا چیز می خواستم بیام بنویسم که نشد انشالله سال جدید سال بهتری براتون باشه از هر نظر دل خوش و جیب پرپول و سلامتی و عزت و سربلندی براتون خواستارم برنامه ریزی داشته باشید و کتاب بتونید یا پادکست گوش بدید رشد کنید
-
تدریس
یکشنبه 24 اسفند 1399 09:56
تصمیم گرفته ام دوباره تدریس دوره های کامپیوتر رو شروع کنم. احتمالا دوره های برنامه نویسی حالا توکل به خدا ببینیم چی میشه
-
منطق دوست داشتن
چهارشنبه 20 اسفند 1399 12:10
دوتا منطق کلی تو زندگی وجود دارد. منطق عقل منطق دوست داشتن اول عقل . وقتی یه اتفاقی می افتد و یا می خواهیم یک تصمیمی بگیریم، می شینیم دو دو تا چهار تا می کنیم. مزیت ها و معایب را بررسی می کنیم و در نهایت تصمیم می گیریم. منطق عقل را اکثرا می شناسیم و وقتی عقلانی تصمیم می گیریم ، مشخص است. خودمون هم می دونیم. البته...
-
اولین فیلم زبون اصلی
شنبه 16 اسفند 1399 11:05
دیشب فیلم سورس کد رو دانلود کردم و دیدم. اول فیلم دوبله دانلود شد. دوباره انگلیسی دانلود کردم و با زیرنویس انگلیسی دیدم گاهی هم لازم شد هی زیرنویس رو نگه دارم و روز تمرکز کنم اولین فیلم زبون اصلی من بود. و دیگه اینجوری فیلم دیدن شروع شد